سلام علیکم 

امروز پیش از ظهر به اتفاق یکی از همکاران باید می رفتیم شهریار ، وارد جاده شهریار شدیم و از ده کیلومتری این  شهریار سیل بنر های جناب روحانی بد جوری جلب توجه می کرد .

گذشته از فراوانی بنر ها آنچه که توی ذوق می زد شعارهایی بود که زیر تصویر روحانی درج شده بود ، بعضی از شعار ها خنده دار و بعضی دیگر باعث عصبانیت می شد .

انگار در توصیف صفات نداشته جناب روحانی هیچ محدودیتی لحاظ نشده بود .

رییس جمهور مردمی / رییس جمهور محبوب / رییس جمهور حامی اقشار کم درآمد / رییس جمهور ولایت مدار و....

قضاوت در مورد این شعار ها را به شما می سپاریم و وارد این معقوله نمی شویم اما هر چه که ما دیدیم و به شما گفتیم یک طرف ستاد استقبال مردمی از رییس جمهور محبوب مردمی طرف دیگر . زیر تمام بنرها بدون استثنا نوشته شده بود ستاد مردمی استقبال از رییس جمهور محبوب . 

کدام محبوبیت ؟

کدام مردم ؟

کدام ستاد مردمی ؟

هم دلی و هم زبانی به چه معناست ، مگر نه اینکه زمانی که روحانی برای هزارمین بار به ما توهین کرد و مارا بی فکر و هوچی گر دانست ما به احترام امام خامنه ای سکوت کردیم و خشم و غضب را فرو خوردیم

مگر نه اینکه ما افسرانی ها کوچکترین اشاره ای به توهین های جدید جناب روحانی نکردیم و هیچ کس وارد این معقوله نشد ، خارج از افسران هم نه کیهان و نه رجا و فارس و تسنیم هم چیری نگفتند و ننوشتند اما سکوت ما را که از هم دلی نشات می گیرد ، ما مطیع رهبری هستیم و بس اما روزنامه های اجاره ای یا کرایه ای یا زنجیره ای که همه ما می دانیم از کجا تامین می شوند و چه کسی حامی این جراید است این جراید خائن سکوت مارا نشانه پذیرش هوچی گری و بی فکری ما ولایت مداران دانستند اما باز هم سکوت ما نشکست .

کدام هم دلی به همدلش دروغ می گوید ، ما که الحمدالله مدت هاست به  ترفند و حیله ها این دولت آشنا هستیم و همواره در مقابل تک آنها با پاتکی در خور پاسخ داده ایم اما این بار زبان به کام گرفته ایم که بدانند ما ولایت مدار هستیم که بدانند اولین و آخرین کلام ما کلام مولایمان امام علی خامنه ای است هر چند که ایشان راضی نیستند روحانی مارا به باد توهین و تهمت بگیرد .

بگذریم 

من و  همکارم می دانستیم که ستاد مردمی در کار نیست اما کنجکاو شدیم که بفهمیم این بنرها و چراغانی ها را کدام ستادی عهده دار بوده  و چقدر پرتلاش و متمول این ستاد که شهریار طوری آزین بسته است که نیمه شعبان به کنارش هیچ است ...

بعد از  آنکه کارمان را انجام دادیم شروع کردیم به پرس جو برای یافتن ستاد مردمی از هر کس که سوال می کردیم که ستاد استقبال مردمی کجاست یا پوز خند می زدند یا بی توجه می گذشتند و بعضی ها هم اظهار بی اطلاعی می کردند ، شهریار شهر بزرگی نیست و اکثر خیابان های آنرا بالا و پایین کردیم و خبری از ستاد نبود که نبود .

همکارم دست بردار نبود و هر چه من بهش می گفتم رها کند و بریم پی کارمان قبول نمی کرد که نمی کرد و می گفت من باید ببینم چه خبر ه .

به یک میدان رسیدیم که موتور  رکس  (موتود گازی )خیلی بزرگ و عجیبی در اون میدان بود  و در اطراف میدان هم چند نفر از کادر راهنمایی رانندگی ایستاده بودند از ایشان سوال کردیم ، آنها هم نمی دانستند ، یه بنده خدایی که منتظر  تاکسی ایستاده بود و سوال مارا شنید آدرس شهرک اداری را داد و ساختمان فرمانداری شهریار .

حدسمان درست بود هیج احمقی پیدا نمی شود که بی جیره مواجب برای استقبال از روحانی هزینه میلیاردی سفارش چاپ و هزینه اجاره بیلیورد هارا برای زدن بنر روحانی متقبل شود و ماجرا به اینجا ختم نمی شود ، نسب ریسه ها و پرچم ها زدن تاق نصرت و تهیه اتوبوس و مینی بوس  برای آوردن استقبال کننده از شهرک های اطراف شهریار و تهیه هزار هزار کارت هدیه نیز ملیارد ها هزینه می خواهد و دوباره تکرار می کنم که هیچ احمقی و یا احمق هایی چنین هزینه های سنگینی را متقبل نمی شوند و هرچه هست از بودجه فرمانداری که برای رفاه مردم شهریار اختصاص یافته است هزینه می گردد .

شاید سوالی در ذهن مخاطب این متن پیش آید که مگر می شود بدون تعریف ردیف هزینه  و امضا آن توسط فرماندار از حساب فرمانداری برداشت شود ، چنین برداشتی به حتم بعد ها برای فرماندار وقت مشکل ساز خواهد بود و او را به میز محاکمه خواهند کشید .

اما مشکلی نیست در جلسه شورای عالی اداری استان برای این هزینه ها یک ردیفی مانند هزینه تحقیقات میدانی و آزمایشگاهی فلان طرح و یا هزینه تجهیز فلان اداره و بیمارستان به تجهیزات روز و ... هزار چاله چوله دیگر که  این چند میلیارد هزینه در آن به چشم نخواهد آمد .

البته تنها نهادی که می تواند و قدرت آن را دارد که این هزینه های سوری را برملا کند وظیفه سازمان بازرسی کل کشور همین است و به خاطر این کار است که حقوق می گیرند ، اما نزدیک به دوسالی است جناب پورمحمدی و دیگر همکاران در خواب ناز هستند رو هیچ رقمه بیدار هم نمی شوند .

جناب پور محمدی رییس محترم سازمان بازرسی تا پایان دولت جناب روحانی حق هیچ گونه فعالیتی در مورد دولت تدبیر و امید را ندارند و  اگر پرسنل سازمان بازرسی بخواهند وارد داستانی از دولت تدبیر بشوند کارش با کرام الکاتبین است . گاهی هم اتفاقاتی در دولت رخ می دهد مثلآن 12000 هزار ملیارد بی زبان که توسط این دولت نیست و نابود شد و معلوم نشد ، چه کسی برداشت کرد و یا چه کسانی برداشت کردند و در جیب چه کسی سرازیر شد در چنین مواردی که راه کتمان بسته است و خبر از درون دولت به  بیرون درز کرده است جناب پورمحمدی موبایل هارا خاموش و اختلاص را فراموش می کنند و به سفری میروند و باقی بازرسین هم از طرف وزارت محترم دولت یازدهم به آنتالیا می روند تا آب ها از آسیاب بیوفتد و با همراهی این همه روزنامه و سایت خیلی زودتر از پیش بینی جناب پور محمدی قائله ختم به خیرشد و همین مطلب باعث نیمه کاره ماندن سفر اعضای محترم سازمان بازرسی شد اما وزارت آموزش پرورش قول مکتوب داده است که در اختلاص بعدی ایشان برای اشاعه فرهنگ ایرانی به لاس وگاس ، جزایر قناری ، پاناما و شاید هم هاوانا بفرستند .

اما جناب پور محمدی و کارکنان سازمان بی کار نیستند و با تمام استعداد در حال زیر رو کردن پرونده های دولت نهم و دهم هستند .و در این کار چنان دقیق هستند که از کشف 250 تومان اختلاف حساب در خرید نان لواش برای صبحانه باغبان های نهاد ریاست جمهوری شدند و اگر باغبان دست کج مبلغ 250 تومان را عدوت نمی داد به خزانه دولت اورا تحویل یار شفیق جناب پور محمدی حاج آقا اژه ای قرار می دادند از از ابعاد مختلف این اختلاص پرده بردارند و دانه درشت های این اختلاص را به مردم معرفی کنند .

بازرسان این سازمان در صورت ارائه مدارکی بر ضد دولت های نهم و دهم لیاقت خود را ثابت کرده وضمن ارتقای جایگاه شغلی به یک سفر فرهنگی آنتالیا از سوی آموزش و پرورش فرستاده خواهند شد . 

به خدا هم دلی کردن با این دولت خیلی سخت است ، خیلی سخت است ، خیلی ...

ای کاش روحانی کمی به فکر مردم بود و  به اندازه ارزنی مطیع ولایت فقیه بود و یا حداقل از گردن کشی در برابر امام خامنه ای و لجاجت با ولایت مداران دست می کشید ، اگر این کار  را می کرد نیازی نبود برای برگذاری شوی استقبال که آن هم ترفندی نخ نما شده است ا، بیت المال مسلمین را به باد هوا نمی داد و حق الناس به گردن نمی گرفت هر چند بعید می دانم او به حق الناس اعتقاد داشته باشد وگرنه اینقدر به مردم توهین نمی کرد ، تهمت نمی زد و دشنام نمی گفت که تهمت زدن و فحاشی کردن از مصادیق حق الناس است و باید حلالیت گرفت .

کسانی که در دهه چهارم زندگی قرار دارند به  یاد دارند که رفسنجانی برای رفتن به  شهرستان ها چه بریز و بپاشی می کرد و روحانی شاگرد و مرید و غلام  هاشمی است .