رای گیری چند ساعتی بود که تمام شده بود و همه مردم منتظر بودن که ببینند رئیس جمهور چه کسی می شود ؟

روحانی ، تلوزیون اعلام کرد که روحانی توانسته بیشتر از 50 درصد از آرای مردم رو به خود اختصاص بدهد .

با شنیدن اسم روحانی دلمون لرزید و نگران شدیم و به شدت از حماقت مردم عصبانی .

یاد سخنان امام خامنه ای در مورد نامزد اصلح افتادم ، یاد فرمایش حضرت آقا که به مردم هشدار دادند مسائل اقتصادی را ملاک رای دادن خود نکنید .

یاده خیانت ولایتی به ائتلاف اصولگرایان افتادم .

یاد تنهایی و بی کسی جلیلی افتادم که با دست خالی به مصاف تزویر آمده بود .

روحانی رئیس جمهور شده بود و کار از کار گذشته بود ، میزان رای ملت است و سکوت وظیفه ما .

از خونه زدیم بیرون که کمی آروم بشیم اما چشمتون روز بد نبینه ، هنوز یک ساعت از اعلام پیروزی روحانی در انتخابات نگذشته بود ولی اعلام پیروزی کافی بود که زنها روسری از بندازند و موهارو افشون کنن بزن و برقص راه بندازند .

انگار همه با هم محرم بودند ، یعنی زن و شوهر بودند نه محرم مثل کرم در هم ول می خوردن . 

ماشین ها یه طوری پارک کرده بودند که خیابابون هارو بسته بشه و صدای گپس گپس و زن و مرد هایی که می رقصیدن و جیغ می کشیدن .

این بی غیرت ها قیافه هاشون آشنا به نظزرمون می اومد ، انگار بیشتر اونها رو قبلا دیده باشیم .

یه کم بیشتر که فکر کردیم متوجه شدیم که چرا آشنا هستند ، اینها همون کسانی بودند که با لباس های سبز فتنه بر پا کردند آره خودشون بودن همون هایی که کار مملکت رو مختل کرده بودند و آبروی ملت و کشور رو بردن .

اینها همون فتنه گران بودن که مثل آفتاب پرست رنگ عوض کرده بودند اون موقع سبز بودن و حالا بنفش .

یکی گفت سالی که نکوست از بهارش پیداست ، اون یکی گفت فکر کنم مثل دوره خاتمی ما باید از مردم جدا بشیم و بریم پی کارمون .

روحانی که دولت رو تحویل گرفت دلمون خوش بود که مدیران ولایت مدارو تغییر نمی ده و ما هم می تونیم با اونها تعامل کنیم و موثر باشیم اما روحانی دروغ گفته بود و همه ولایتی ها رو اخراج کرد و یا فرستاد سماغ بمکن .

پس خودمون بودیم و خودمون ، خیالی نبود پدرشون رو درمیوردیم اما تا اومدیم بگیم چرا ؟ 

یکی دستش رو گذاشت روی دهنمون و گفت تفرقه نکنید .

گفتیم به دولت کاری نداریم لا اقل مردم رو از منکرات نهی کنیم که یکی دیگه اومد و گفت شما اسید پاشیدین ؟

کم کم با سلاح تزویر مارو کنار زدند و رو در روی نهاد های انقلابی قرار گرفتن که اینبار راه به جایی نبردن .

حالا ما دستهامون بستس و پاهامون به زنجیر مصلحت .

دولت مردان هم تیشه به دست گرفتن و دارن اسلامیت رو از ایرانیت ما جدا می کنند .

تیشه به ریشه فرهنگ ایرانی اسلامی ما می زنند ، فرهنگی که هزار هزار شهید با خونشون آبیاریش کردن .

اما این فتنه گرهای ضد ولایت و ضد دیانت همه ارزش هارو فدای عیش و کیفشون کردن .

اینجا توچال ، اینجا پیست اسکی توچاله به خدا قسم اینجا ایرانه .

اینجا توچاله همون جایی که شهدای گمنام رو دفن کردیم و این ها هم که می بینید ایرانی هستند .

اینجا توچاله ، ایران  ، تهران ، پیست اسکی توجال 

اینجا توچاله ولی نیازی نیست با روسری موهات رو بپوشونی ، اینجا توچاله جای کیف و عیش اینجا زنها مثل مردها لباس به تن کردند شلوار های تنگ و اورکت های کوتاه .

اینجا توچاله هم آغوش شدن با دوست .... ایرادی نداره ، تازه کلاس هم داره نگاه کن اینجا و اونجا و اون کنار دیدی هیچ عیبی نداره ، اصلا کسی بهت کاری نداره حالش رو ببر .

اینجا توچاله نجاست خوری برای غلبه به سرمای برف خیلی خیلی جواب می ده ، نه بابا نترس مثل اینکه این جا توچاله ها اون کلبرو دیدی اون کنار آره همونی که نوشته نسکافه داغ دیدیش ؟

آره همون یارو همه نجاستی داره ، فقط یه کم گرون میده که برای ما بچه پول داره ها مهم نیست .

اینجا توچاله و من و تو شهدای گمنام اون بالارو تنها گذاشتیم بین این همه کثافت .