سلام علیکم

طبق نقشه راه تجزیه خاور میانه  ابتدا باید حکومت صدام ساقط می شد چراکه مادامی که صدام در راس قدرت بود آمرثیکایی ها نمی توانستند در کشور عراق  نقشه راه خود را پیاده سازی کنند و مقدمات تجزیه عراق دور از دست رس یانکی ها بود .

از طرفی آمریکایی ها باید دست آویزی برای حمله به عراق مهیا می کردند تا بتوانند افکرا عمومی جهانیان را با اقدامات خود همراه کنند .

چندی بعد یک گزارش به سازماان ملل رسید متن گزارش در مورد انبارهای در زیر زمین برای اختفای بمب های شیمیایی و تجهیزات ساخت انواع گلوله های شیمیایی بود . این گزارش ساختگی بدون سند  و مدرک مبنای فشارهای فراوان آمریکا بر عراق شد و یانکی ها تهدید کردند که در صورت آنکه صدام از ورود بازرسان سازمان ملل به کشورش جلو گیری کند بر ضد عراق وارد جنگ می شود .

نماینده عراق در سازمان ملل اسناد و مدارکی را ارائه کرد که نشان می داد پس از پایان جنگ خلیج فارس که با یورش عراق به کویت آغاز شده بود و به شکست سنگین ارتش عراق انجامید تمام انبار ها بمب ها و موشک های شیمیایی و میکروبی خود را به همراه مواد اولیه ساخت این نوع از بمب ها را به نماینده سازمان ملل ارائه کرده ایت و بر این اساس گزارش ارسالی گزارشی بی پایه اساس است اما دولت عراق برای نشان دادن حسن نیت خود اجازه ورود به کارشناسان سازمان ملل را خواهد داد .

عراقی ها از روزی که گزارش کذایی مطرح شد می دانستند که این گزارش حربه آمریکایی ها برای آغاز جنگ بر علیه عراق است و به همین خاطر تمام خاسته های نمایندگان و کارشناسان سازمان ملل را برآورده می کردند و حتی در این زمینه اجازه بازرسی از کاخ ریاست جمهوری عراق نیز صادر شد که در نوع خود اقدامی بی شرمانه و به دور از قوانین بین المللی است .

نمایندگان سازمان ملل بی آنکه کوچکترین اثری از مواد شیمیایی کشف کنند به سازمان ملل رفتند و در گزارش خود به همکاری بی چون و چرای عراقی ها هم اشاره کردند ، بر اساس این گزارش پرونده شیمیایی عراق به شورای امنیت نرفت و یانکی ها نتوانستند حمایت سازمان ملل را برای یورش به عراق کسب کنند .

آمریکایی ها با تشکیل یک ائتلاف  از کشورهای  انگلستان ، کانادا ، استرالیا ، ژاپنی ها ، فرانسوی ها به خاک عراق حمله کردند و در کمال ناباوری ارتش عراق حتی یک هواپیما بر ضد نیرو های مهاجم تیکاف نکردو ارتش عراق در انفعال کامل عراق را در اختیار آمریکایی ها قرار دادند ، البته عده قلیلی به مهاجمین یورش بردند و همه کشته شدند .

با اسنادی که در یک سال اخیر به دست دولت عراق رسیده انفعال ارتش عراق به فرمان صدام انجام می گیرد ، صدام می دانست که نیرو های او هیچ شانسی در مقابله با نیرو های متخاصم ندارند و به همین جهت  قبل از شروع  جنگ بر علیه عراق تعدادی از هواپیماهای راهبردی نیروی هوایی ارتش را در مناطق مختلف در زیر خاک مدفون کردند و علاوه بر هواپیماها تجهیزات جنگی برای مسلح کردن تعداد زیادی ازنفرات طرفدارخود در زیر خاک مدفون کرده بود چراکه صدام یقین داشت اهل سنت عراق از او حمایت خواهند کرد و مانع استقرار آمریکایی ها در عراق می شوند اما صدام حساب دلارهای نفتی عربستان را نکرده بود و به همین خاطر یکه و تنها شد و درآخر توسط شیعیان به دار مجازات آویخته شد .

پس از ساقط شدن حکومت صدام و برچیده شدن دیکتاتوری تعدادی از قضات رده بالا به همراه استادان حقوق عراقی و استفاده از مشاورهای آمریکایی قانون اساسی چدید عراق نوشته شد و با رای مثبت اکثریت عراقی ها قانون اساسی جدید عراق رسمیت پیدا کرد.

در قانون اساسی عراق نظام اداره کشور و تایین دولت به شیوه فدرال و یا ایالتی آورده شده و این بدان معنی است که هر حزبی جمعیت بیشتری در عراق داشته باشد نمایندگان بیشتری در مجلس مرکزی دارد و به تبع نخست وزیر را اکثریت مشخص می کند و شیعیان جمعیتی به مراتب بیشتر از اهل سنت دارند و شیعیان عراق بعد از 60 سال زمام اداره کشور عراق را به دست گرفتند اما چرا آمریکایی ها مقدمات روی کار آمدن یک دولت شیعه را در عراق مهیا کردند ، در حالی که شیعیان همواره برای آمریکایی ها مشکل آفرین بودند و بزرگترین تهدید بر علیه منافع آمریکا و رژیم کودک کش صهیونیستی در منطقه هستند .

از زمان استقلال عراق از امپراطوری عثمانی در سال 1921 تا ساقط شدن حکومت صدام اهل سنت بودند که بر عراق حکومت می کردند ، حال اگر آمریکایی ها یک دولت سنی دیگر را بر مسند کار سوار می کردند اتفاقی در عراق رخ نمی داد چراکه شیعیان عراق به حکومت اهل سنت بر آنها خو گرفته بودند و به حتم مشکلی برای حکومت مرکزی از سوی شیعیان ایجاد نمی گردید .

اداره کشور توسط یک دولت شیعی برای آمریکایی از واجب هم واجب تر بود چراکه آنها قصد تفرقه در عراق داشتند ، آنها قصد داشتند آتش جنگ داخلی در عراق شعله ور شود ، آنها می خواستند جنگی را که خود هیمه آن را فراهم آورده بودند خاتمه دهند و ناجی مردم عراق بشوند و طرح تجزیه عراق را اجرایی کنند و کشور را به سه بخش عراق شیعه ، عراق سنی و کردستان تجزیه کنند و قدرت عراق را درهم بشکنند و اجازه ندهند که این کشور در آینده به یک معضل بزرگ برای منافع استکبار در منطقه تبدیل شود که در جای خود به تفصیل در مورد این سه بخش خواهیم پرداخت و زوایای تاریک آنرا مشخص خواهیم کرد .

اولین دولت رسمی عراق دولت نوری مالکی بود و آمریکایی ها از این شخص نوری مالکی و دولت او حمایت کردند و در اولین گام طبق قراردادی با نوری مالکی امضا شد به تجهیز و آموزش ارتش عراق پرداختند و از یک ارتش منحله نظم و تجهیزات یک ارتش منظم و مجهز ساختند ، آمریکایی ها برای این مهم بهترین افسران آموزشی خود را از آمریکا به عراق فراخواندن و آنها را به عنوان مستشاران نظامی وارد ارتش عراق کردند .

با روی کارآمدن یک دولت شیعه در عراق ایرانی ها توانستند بعد از سالها انتظار به زیارت عتبات عالیات بشتابند . با سرازیر شدن ایرانیان به کشور عراق برای زیارت ارتش آمریکا در یک حرکت حساب شده با زائران ایرانی برخوردی بسیار خوب داشتند و این برخورد به گونه ای بود که زائران پس از بازشگت از عراق در هر جایی سخن از آن می گفتند که آمریکایی ها برای ما فلان کردند وبهمان کردند و ...

هم زمان با رفتار خوب و غیر منتظره نظامیان آمریکایی دولت  وقت هم در ایران به دنبال عادی سازی روابط با آمریکا بود و مجلس شورای اسلامی از عادی سازی روابط با آمریکایی ها به شدت حمایت کردند و در نامه ای که بیش از 200 نفر از نمایندگان آنرا امضائ کرده بودند از رهبری خواستند که به ارتباط مجدد با آمریکایی ها تن دهد ، نمایندگان مجلس به این نامه لقب جام زهر دوم را دادند که رهبری مجبور به نوشیدن آن است .

رهبر ایران با شجاعتی مثال زدنی مخالفت کردند و به نمایندگان مجلس هشدار دادند که دست از دسیسه سازی بردارند و مردم ایران هم به حمایت از رهبر خود پرداختند و طرح عادی سازی روابط که با همکاری دولت ایران با آمریکا انجام شده بود ره به جای نبرد و آمریکایی ها از نفوذ به ایران و فراهم کردن مقدمات تجزیه در ایران که با هماهنگی دولت وقت برنامه ریزی شده بود نا امید شدند و به یک باره رفتار نظامیان آمریکایی با زائران ایرانی تغییر کرد و خوی توحش آمریکایی ها نقاب مهربانی را پس زد و چهره کریح خود را به مردم ایران نشان داد ، تعداد زیادی از ایرانیان که برای زیارت به عراق رفته بودند توسط آمریکایی ها بازداشت شدند و پس از گذشت سالها از سرنوشت عده ای از بازداشت شدگان خبری نیست .

آمریکایی ها که از نفوذ به ایران نا امید شده بودند تمام توان خود را صرف تجزیه عراق کردند ، آمریکایی ها توسط اوامل خود از گروه های تروریستی تشکیل شده بر علیه دولت عراق پشتیبانی می کردند و پول و سلاح در اختیارشان قرار می دادند که اقدام به عضو گیری کنند .

طرح مسلح کردن گروهک های تروریستی معایب فراوانی داشت

اول اینکه اعضای گروهک ها آموزش نظامی ندیده بودند .

دوم اینکه تروریست ها در همه مناطق سنی نشین عراق پراکنده بودن و نمی شد گروهک هارا با یکدیگر هماهنگ کرد و در یک جبهه واحد به کار گرفت .

آمریکایی ها وظیفه سازمان دهی تروریست ها را بر عهده دستگاه امنیتی آل سعود قرار داد و با ورود آل سعود به عراق تعداد حملات انتحاری به شدت افزایش پیدا کرد . عوامل آل سعود در عراق با استفاده از دلارهای نفتی تعدا زیادی از جوانان اهل سنت را جذب گروهک های مثلا مسلمان می کردند و آموزش میدادند و این فرآیند بیش از 6 سال ادامه داشت و هر روز بر تعداد شهدای شیعه در عراق اضافه می شد .

درآن دوره وظیفه حفظ امنیت در عراق بر عهده نیروی های ائتلاف به فرماندهی آمریکا بود و طبق قرارداد فی مابین وظیفه دفع تهدیدات تروریست ها بر عهده آمریکایی ها بود اما آنها کوچکترین تلاشی برای  نابودی تروریست های تند رو اهل سنت نمی کرد و حتی از دادن اطلاعاتی که به وسیله ماهواره های جاسوسی و  پهباد ها به دست می آورد خودداری می کردند .

نوری مالکی به تهران رفت و با مقامات بلند پایه کشور از جمله رهبر و فرماندهان نیرو های مسلح ایران و وزیر دفاع جلساتی برگذار کردند تا راهکاری برای دفع تهدید تروریست ها پیدا کنند .

نوری مالکی پس از برگشت از ایران به ارتش عراق دستور داد تا مواضع تروریست ها حمله کنند و در این یورش از تمام استعداد ارتش عراق استفاده شد و ضربات سختی بر پیکره تروریست ها وارد کردند .در حمله به تروریست ها بیش از 20 نفر از عوامل دستگاه های امنیتی آل سعود به اسارت گرفته شدند و در کمال وقاحت عربستان خواستار تحویل دادن عنااصر اطلاعاتی خود شد و نوری مالکی در با برگذاری کنفرانس خبری پرده به شدت بر علیه عربستان موضع گرفت و در مورد اسرای عربستانی گفت بعد از بازجویی ها در یک دادگاه عراقی محاکمه خواهند شد و  مجازات جاسوس تنها مرگ است .

بعد از حمله سراسری ارتش به مواضع تروریست ها از تعداد بمب گذاری ها کاهش پیدا کرد و از این رو نوری مالکی اعلام کرد به هیچ وجه قرارداد امنیتی دولت را با نیور های ائتلاف امضا نخواهد کرد و نیرو های ائتلاف بر اساس زمان بندی اعلام شده باید از خاک عراق خارج شوند .

اصرار های آمریکایی ها برای ماندن در خاک عراق راه به جایی نبرد و نوری مالکی به خلف وعده آمریکایی ها استناد می کرد که به جای مقابله با تروریست ها از آنها حمایت می کند .

با خروج نیرو های ائتلاف از خاک عراق فضا برای تروریست ها به شدت نا امن می شد و به تبع آنها هم باید از عراق خراج می شدند .

آمریکایی ها بهترین گزینه پیش رویشان برای انتقال تروریست ها به خارج از عراق کشور ترکیه در شمال و اردن در غرب عراق بود .

پایان بخش دوم