سلام علیکم 

عربستان قبل از حمله داعش به عراق خیلی سعی کرد که رابطه بین ایران و عراق را شکرآب کند .

البته برهم خوردن رابطه ایران و عراق تنها خوشایند عربستان نبود و نقش اصلی این نمایش اسراییل و آمریکا بودند که به دنبال منزوی کردن ایران بودند و از طرفی عراق بزرگترین حامی خود را از دست داده و به اجبار دست یاری به سمت آمریکایی دراز کند .

مامور برهم زدن رابطه بین ایران عراق شاهزاده بندر بن سلطان بود که با اختیار کامل از سوی شاه عربستان منسوب شده بود . بندر ابتدا به سراغ نخست وزیر عراق نوری مالکی رفت و از او خواست که با عربستان همکاری کند و در عوض عربستان  مبلغ 60 ملیارد دلار را به عنوان کمک بلا عوض به دولت عراق هدیه خواهند کرد و نخست وزیر مختار است هرطوری که صلاح می داند آن را هزینه کند .

بندر سلطان در مقابل 60 میلیارد دلار از دولت عراق می خواست که رابطه با ایران را قطع کرده و سفیر ایران را از بغداد اخراج کند و مرزهای غربی خود را در اختیار نیروی های معارض سوریه قرار داده تا عربستان بتواند ازاین مسیر النصره سوریه را بیش از پیش تقویت کند .

نوری مالکی دست رد بر سینه بندرسلطان زد و پیشنهاد اورا نپذیرفت و چند روز بعد به ایران سفر کرد و با مقام معظم رهبری دیدار کرد .

نوری مالکی از سفر به ایران 2 هدف داشت اول اینکه عربستان بداند رابطه بین عراق و ایران رابطه برادری و ناگسستنی است و هدف دوم مشورت با امام خامنه ای در مورد تحرکات عربستان در خاک عراق .

نوری مالکی به عراق بازگشت و دستوری سری مبنی بر آموزش نظامی و اطلاعاتی جوانان شیعه به عنوان نیروی احتیاط ، نیروی احتیاط همان بسیج خودمان است و تشکیل این بسیج به سفارش امام خامنه ای بود و اگر این نیرو نبود هم  بغداد و چندی بعد سامره و کربلا و نجف هم داعش تصرف می کرد .

مالکی استعفا داد تا حیدر عبادی به جای او بنشیند و رویه ای را در پیش بگیرد که مالکی سالها بر این رویه استوار مانده بود .

داعش به عراق حمله کرد و ایران به کمک عراق شتافت و به کمک نیرو های بسیج عراق و سپاه بدر  و ارتش عراق ضربات محلکی به داعش وارد کردند و داعش را وادار به عقب نشینی کردند .

نظام جمهوری اسلامی ایران برای کمک به همسایه استراتژیک خود هزینه های فراوانی پرداخت ، از ارسال تجهیزات و ادوات و سلاح های سنگین به عراق تا بمباران مواضع داعش و ارسال نیرو برای حفاظت از اتبات عالیات و...

این کمک های بی دریغ ایران بود که باعث پیشروی نیرو های عراقی و عقب نشینی های داعش شد .

در پارلمان عراق کسانی بودند که به کمک های بی دریغ ایران به عراق مشکوک بودند یا نقش مشکوک بودن و دل ناگرانی را بازی می کردند .

سوال آن دسته از نمایندگان : چرا باید ایران بی هیچ چشم داشتی تا این حد به عراق کمک کند ، پس به حتم منافعی در میان است که ما از آن بی خبر هستیم البته حسن نیت ایران برای بسیاری از مردم و نمایندگان مسجل شده بود و رزمندگان عراقی به ایرانیان به چشم یک منجی نگاه می کردند .

قدرت ارتش و نیروی های مردمی سپاه بدر به حدی بود که داعش در هیچ نقطه ای از عراق آرامش نداشت و هر روز قسمتی از مناطقی که اشغال کرده بود را از دست میداد .

نیرو های نظامی عراق به تکریت رسیده بودند شهری که زادگاه صدام بود و اهالی آن همگی سنی بودند و سقوط این شهر به منزله بی آبرو شدن داعش و باز شدن راه برای فتح موصل بود .

داعش با تمام توان خود در تکریت به میدان آمده بود و از تمام استعدادش استفاده کرد اما بازهم به عقب رانده می شد و داعش مرکز شهر را از دست داد .

ارتش و نیروی های مردمی فاصله ای با فتح تکریت نداشتند و در بدترین حالت 3 روز وقت می خواستند که کل شهر را از وجود داعش پاک کنند .

فرماندهی و سازماندهی نیرو های عراق بر عهده حاج قاسم سلیمانی و همکارانش بود و  رزمنده های عراقی آنقدر به حاج قاسم اعتماد داشتند که  بی چون چرا فرامین حاج قاسم را اجرا می کردند .

برای شکراب شدن رابطه ایران و عراق عربستان و اربابانش همه کار کردند و دست آخر مجبور شدند که با تشکیل داعش حکوکت شیعی عراق را ساقط کرده و دست نشانده های خود را به جای آنان بگذارند اما در این مورد هم ناکام بودند .

نیرو های رزمنده عراقی خود را آماده فتح تکریت می کردند که به یک باره از دفتر نخست وزیری با فرماندهان ارتش عراق تماس برقرار شد و دستور داده شد حمله را متوقف کنید .

حمله متوقف شد و حاج قاسم وهمراهانش به خاطر رفتار بد عراقی ها از عراق خارج شدند و به ایران بازگشتند و حیدر العبادی تقاضای خود را مبنی بر خرید تجهیزات نظامی از ایران  برای تجهیز نیرو های مردمی پس گرفت و برای خرید سلاح به آمریکا رفت و آمریکایی ها می دانستند که فروش اسلحه به دولت عراق یعنی نابودی داعش و از دست رفتن همه برنامه ها وبه همبن خاطر بود که چند روز عبادی را معطل کردند و به او گفتند که نمیتوانند به  عراق سلاح بفروشند .

اما به یک باره چه شد ؟

شاید فکر کنید ما می خواهیم اوهام خود را به جای واقعیت به شما منتقل کنیم و خدا شاهده که به هیچ وجه چنین نیست و ما قصد نابودی شخصی را نداریم و تنها به دنبال برملا کردن خیانت هستیم .

یونسی خائن به مردم و کشور و اهل بیت 

سخنان معروف یونسی در مورد رابطه بین ایران و عراق و مالکیت تاریخی عراق از سوی ایران باعث شد که حیدر العبادی تحت فشار نمایندگان پارلمان فرماندهان ایرانی را از منطقه درگیری خراج کنند و مراتب اعتراض خود را به دولت ایران اعلام کند و با احضار سفیر ایران در بغداد از او توضیح بخواهند .

سخنان یونسی از این هم فراتر رفت و  آیت الله سیستانی مراتب اعتراض خود را به دولت ایران اعلام کردند . شیعیان عراق پس از سخنان یونسی از قضاوت خود در مورد فرماندهان ایرانی متاسف بودند و احساس حماقت می کردند و عده دیگری که از علایق دولت روحانی به غرب آگاهی داشتند می دانستند که سخنان یونسی حقیقت ندارد و برای ایجاد فاصله بین عراق و ایران گفته شده است .

اینکه یونسی خبرگذاری المیادین که خبرگذاری شبه الجزیره محسوب می شود را برای مصاحبه به دفتر خود می خواند .

اینکه تنها چند ساعت پس از اظهار نظر یونسی سخنان او که از نفرات نه چندان مهم دولت ایران است بر روی تمام تلکس های معتبر خبری به عنوان خبر  ویژه می رود .

اینکه مراتب اعتراض عراقی ها به ایران اعلام شده بود و دولت روحانی هیچ پاسخی به عراقی ها نداد .

اینکه مصاحبه یونسی تنها چند ساعت قبل از موج دوم حمله به تکریت انجام شد و تنها دقایقی بعد اعتراضات نمایندگان پارلمان عراق را در پی داشت .

با قرار دادن تکه های این پازل می توان فهمید که یونسی مامور شده است که این مصاحبه را در راس ساعت مققر با خبرکذاری المیادین انجام دهد .

به اعتقاد بعضی از صاحب نظران حوزه سیاست دستور مصاحبه با المیادین از خراج از ایران به دولت ایران دیکته شده است و دولت ایران هم برای خوشنودی غربی ها تن به این خیانت بزرگ داده و احتمالا خیانت یونسی بی ربط به مذاکرات هسته ای نیست و احتمال دارد یکی از شروط بازگشت آمریکا به روند قبلی مذاکرات است .

یونسی هرگز از سخنان خود ابراز ندامت نکرد و حاظر به عذر خواهی از ملت عراق نشد که این کار یونسی اندک شکی که در دل داشتیم به یقین تبدیل کرد .

چند سوال از دستگاه قضایی کشور 

یونسی از سوی دادگاه ویژه روحانیت احضار شد و چند مرتبه از او بازپرسی شد و سکوت دادگاه روحانیت بر این خیانت بزرگ .

آیا دادگاه ویژه روحانیت صلاحیت قضاوت در مورد خیانت به کشور را دارد ، اگر ندارد چرا پرونده یونسی را به دادگاه انقلاب ارسال نکردند .

آیا سکوت دستگاه قضایی براین خیانت آشکارا باعث از بین رفتن اعتماد مردم نمی شود ؟

آیا خیانت به کشور نباید از سوی دادستان کل کشور پیگیری شود ؟

جناب اژه ای تا کی ما باید شاهد اجرای قانون سفارشی باشیم ؟

ننگ بر یونسی ،ننگ بر کسانی که چشم های خود را بر این خیانت بستند .

ننگ بر اژه ای که مثلا داد ستان مردم ایران است ، داد ستان مردم ایران است .

اگر اژه ای به داد مردم نرسد چه کسی  باید داد رس این مردم شریف باشد .