روحانی با یک برنامه مدون از پیش کار شده وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شد و توانست اعتماد مردم را جلب کرده و بر رقیبان گردن کلفتی مثل قالی باف را از میدان خارج کرد .

اولین قسمت این برنامه بر عهده علی اکبر ولایتی قرار داشت که او کار خود را به درستی و طبق برنامه انجام داد که پیش از این نقش او را در مقاله تشریح کردیم ، وظیفه ولایتی بد بین کردن مردم به ائتلاف اصولگرایان بود که وظیفه خود را بی نقص انجام داد .

دومین قسمت این برنامه وعده های روحانی به مردم بود ، وعده ای دروغینی که قرار بود به اوضاع اقتصادی کشور سرو سامان دهد و از مشکلات مالی اقشار کم درآمد بکاهد .

پیش از این در مورد وعده های دروغین روحانی توضیح کاملی دادیم و عزیزان می توانند به آن مراجع کنند .

اما سومین قسمت این برنامه که بر عهده روحانی بود .

روحانی باید به گونه ای سخن می گفت که مردم ولایت مدار او را مطیع اوامر رهبری بدانند .

روحانی در سخنرانی های خود و در مناظرات تلوزیونی و رادیویی به مردم قول داد که اطاعت از رهبری اولویت اول دولت آینده او خواهد بود .

روحانی متعهد شد که در دولت او کیفیت مدیریت و کارایی افراد مهم است و نگاه فراجناحی او لیاقت افراد را ملاک می داند .

روحانی توانست درصد زیادی از رای مذهبیون جامعه را به خود اختصاص دهد ، چراکه ولایت مداران به روحانی و اعتدال او اعتماد کرده بودند .

زمانی که روحانی بر مصند قدرت تکیه داد ، هرآنچه که به مردم وعده داده بود در مورد اطاعت از رهبری و نگاه فراجناهی به دولت به خلافش عمل کرد .

روحانی در برابر رهبری زاویه گرفت و قصد داشت که در روزهای اول ریاست جمهوریش به رهبر بفهماند که نباید در امور دولت او دخالت کند .

روحانی تمامی مدیران ارزشی شاغل در دولت را به همراه معاونینشان برکنار کرد و لیاقت و کارایی مدیران در عزلشان هیچ تاثیری نداشت .

نیت روحانی از این عزل بی سابقه مدیران کاهش نفوذ رهبری در دولت بود ، روحانی تا توانست افرادی را در این پست ها منصوب کرد که مطیع او باشند و اراده ای از خود نداشته باشند .

رهبری انقلاب نسبت به عزل مدیران دولت در جنین مقیاس وسیعی انتقاد کردند و انتقاد رهبری باعث شد روحانی در عزل باقی مانده مدیران اهتمام بیشتر به کار بگیرد .

روحانی بعد از کنار زدن گذاشتن مدیران ارزشی دولت به سراغ حساسیت دیگر رهبری یعنی فرهنگ حاکم بر دولت و به دنبال آن فرهنگ در کف جامعه

رهبری معتقد بودند که اکثر توده های مردم دنباله رو دولت هستند و اگر بر دولت فرهنگی ایرانی اسلامی و جهادیحاکم باشد مردم هم به سوی این رویکرد فرهنگی دولت روان خواهند شد .

روحانی با سخنرانی خود در بین هنرمندان کشور و گفتن ما هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم و اظهار نظر علی جنتنی وزیر فرهنگ دولت روحانی در مورد ماهواره بدون مشکل دانستن استفاده از آن و ...

مجموعه این حرکات کثیف روحانی باعث شد که امام خامنه ای برای دوم و کمی بعد برای سومین بار به دولت هشدار دهد که این ره به ترکستان می رود و شیوه مدیریت دولت بر فرهنگ ایرادات بزرگی دارد که دولت باید آنها را برطرف کند .

روحانی به هشدار امام خامنه ای توجه نکرد و ماجرای حضور وزرای دولت را درشبکه های ممنوع و غیر قانونی اجنماعی به راه انداخت و از تصمیم وزرایش که خلاف خواسته رهبری بود دفاع تمام قدی کرد .

روحانی در ادامه قدرت نمایی در برابر رهبر انقلاب پاسخ منتقدین مذهبی خود را با دشنام و حتاکی و تحقیر و توهین داد و بر این عمل کثیف و به دور از ادب و شخصیت و انسانیت اصرار ورزید تا آنجا که منتقدین بر حق دولت ناکارآمد وبیکاره و الاف  و مدیریت بچه گانه و مبدتیانه خودش را به جهنم عودت داد .

رهبر انقلاب می دانست که هشدار ها و توصیه ایشان به روحانی تاثیر وارونه دارد و به همین خاطر برای حفظ آرامش جامعه سکوت کرده بودند ، اما در مورد بی شرمی آخر روحانی به مردم سکوت خود را شکست و روحانی را مورد انتقاد قرار داد و به او دستور دادند که در مقابل انتقادات به دولت باید پاسخ داد و دولت باید خویشتن دار باشد .

امام خامنه ای بعد از این موضع گیری در قبال رفتار به دور از شرافت روحانی توصیه نامه ای در 15 بند تهیه کردند و به دولت بیکاره و الاف و بی ادب روحانی برای پیش برد اهداف نظام و رضایت مردم ابلاغ فرمودند .

روحانی 2 روز پس از انتشار توصیه نامه رهبری در سخنانی سرد و از روی غرور و کبری شیطانی از رهبر بابت توصیه نامه تشکر کردند ، اما بر خلاف سخن خود به هیچ کدام از مفاد آن عمل نکردند و توصیه نامه رهبری را به بایگانی اسناد سپردند .

بیش از یک سال از مذاکرات ایران با 1+5 می گذشت و دولت امتیازات بسیاری را به طرف غربی داده بود بدون اینکه تحریمی لغو شود و یا قسمتی از سرمایه بلوکه شدن ایران به کشور بازگردانده شود .

انتقاد ها از روحانی به اوج رسیده بود ، دولت او هیچ کار تاثیر گذاری در داخل کشور انجام نداده بود و قیمت حامل های انرژی را به شدت افزایش داده بود و خدمات دولتی را به مردم افزایش قیمت داده بود و تورم را مهار که نکرده بود هیچ ، افزایش تورم کمر شکن شده بود مذاکرات هسته ای هم که هیچ ..

روحانی با تمام نامردی ها و رزالتی که در حق رهبری انجام داده بود ، امیدی به حمایت ایشان نداشت و می دانست که فقط رهبر انقلاب است که می تواند فشار را از روی دولت بردارند و سیل انتقاد ها کاهش دهند .

پیش از آنکه روحانی از امام خامنه ای درخواست کند که حمایتشان کنند ، امام خامنه ای از مذاکرات حمایت کردند اما فقط از مذاکرات حمایت کردند .

امام خامنه ای حمایت کردند اما این حمایت به خاطر آن بود که روحانی نتواند بعد از شکست در مذاکرات بهانه ای بترشاد که چنین و چنان .

سکوت مجلس در قبال مذاکرات هم سو با حمایت رهبری است .

روحانی و کابینه اش ، رهبری ، مردم ، مجلس ، اصلاح طلبان میدانند که شکست در مذاکرات حتمی است .

اگر روحانی به فرمایشات رهبری توجه می کردند الان در باتلاق خیال باطل خود دست و پا نمی زد .